0
جمع فرعی:ریال
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.
گیمیفیکیشن یا بازیوار سازی چیست

گیمیفیکیشن یا بازیوار سازی

فهرست مطالب

گیمیفیکیشن چیست ؟

برای آشنایی با گیمیفیکیشن یا بازیسوار سازی ویدیو زیر را ببینید:

محرک های گیمیفیکیشن

در این ویدیو محرک های اصلی گیمیفیکیشن gamification یا بازیوارسازی را معرفی کرده ام : 1-معنای حماسی 2-دستاورد و پیشرفت 3-توانایی بروز خلاقیت 4-احساس مالکیت 5-تایید اجتماعی 6-کمیابی و محدودیت 7-عدم قطعیت و ایجاد کنجکاوی 8-جلوگیری از ضرر

محرک حماسی

محرک اول محرک حماسی هست به این معنا که بیایم برای کاربر ماجرا رو به شکل حماسی مطرحش بکنیم مثلا بگیم که اگر ما بهتر کار بکنیم مثلاً در بین کارمندان در شرکت مون و بهتر کار بکنیم بیشتر کار کنیم میتونیم به رتبه اول در کشور خودمون یا در منطقه خودمون برسیم حالا مثالی که اینجا گفتیم توی جنگ میان به سرباز ها برای حفظ وطن انرژی میدن با محرک حماسی و میگن که باید کشورمون رو حفظ بکنیم و این ها و مواردی از این دست که توی بازی ها هم با قهرمان شدن و این حس رسیدن به قهرمانی این موضوع به کار میره و استفاده میشه.

محرک پیشرفت

محرک دوم پیشرفت هست یا دستاورد هست ما بیایم یک امتیاز یا یک نشانه هایی رو بزاریم برای کاربر و مثلا بگیم شما به سطح ۲ اگر برسید مثلاً یک ستاره به دست می آرید و به سطح ۳ برسید دو ستاره به دست می آرید یا مثلاً ابزارهای جدیدی براتون باز میشه و میتونید از آنها استفاده کنید که حالا مثلا توی کسب و کار هامون یا توی شرکتمون ما میتونیم بیایم از همین امکانات استفاده بکنیم میاییم میگیم آقا مشتریانی که مثلاً از یک حدی بیشتر خرید بکنند ارسال رایگان براشون داریم یا میزان تخفیف خاصی رو براشون در نظر میگیریم.

محرک توانایی بروز خلاقیت

محرک سوم توانایی بروز خلاقیت در واقع همه ما امتیاز و مزیت استفاده از خلاقیت را می‌دونیم و دلمون می خواد به این خلاقیت را به کارمندامون هم در واقع از کارمند هامون هم خلاقیت بگیریم و اونها با خلاقیت مسائل شرکت را حل بکنند اگر ما بیاییم برای خلاقیت افراد امتیاز در نظر بگیریم برای خلاقیت افراد ارزش قائل بشیم در مجموعه باعث شدیم در واقع آنها از خلاقیت شون استفاده بکنند و این بروز خلاقیت را بیشتر ببینیم چیزی که توی بازی ها به این شکل که المان های مختلف بازی را وقتی طرف کنار همدیگه میگذاره به یک نتیجه ای بیشتر از اون تک تک خود المان ها می رسد این میشه توانایی بروز خلاقیت .

احساس مالکیت

مورد بعدی احساس مالکیت هستش اگر بتونیم تو مجموعه مون به کارمند هامون این حس رو بدیم که آقا این شرکت ، شرکت خود شماست و تلاشی که می کنید در واقع برای بالا بردن شرکت خودتون هست یا به مشتری هامون این حس رو بدیم که آقا این مجموعه متعلق به شماست و از طریق مثلا فروش سهام یاد دادن سهام شرکت به مشتری هایی که یک حالت خاصی را دارند مثلاً خرید زیادی انجام دادن مدت زمان زیادی با مجموعه ما در تعامل بودن به این ترتیب اون ها رو شریک و درگیر کسب و کار خودمون می کنیم و از این حس مالکیت میتونیم استفاده کنیم.

تایید اجتماعی

محرک پنجم تایید اجتماعیه ما در خیلی از رفتار افراد می بینیم که کارهایی را انجام می‌دهند صرفاً به این خاطر که در اجتماع و بقیه هم آن را انجام دادند مثلاً از یک برند خاص جنس می خورند چون میبینن که عده زیادی اون برند را دارند خرید می کنند و استفاده می‌کنند و اینها برای اینکه جانمون از این ماجرا میان خرید را انجام میدن یا از مد تبعیت می‌کنند این میشه موضوع تایید اجتماعی و ما باید بتوانیم از این ابزار هم در کسب و کارمون و هم در برخورد با مشتری هامون استفاده بکنیم.

حالا مثلاً در برخورد با مشتری ها میتونیم توی سایتمون بیایم نظرات مشتریها رو توی سایتمون قرار بدیم و کاربر هایی که تازه وارد سایت ما می شوند ببینند که مشتریان قبلی ما محصولات ما را خریدن تایید کردن حالا هم بحث اعتماد سازی هست یعنی یک اعتمادی پیدا می‌کنند به مجموعه و محصول ما و هم بحث تایید اجتماعی، وقتی یک کاربری ببینه که توی یک سایتی ، مثلاً هزار نفر نظر دادن و یک محصولی را تهیه کردند با خیال راحت تر این محصول خرید میکنه نسبت به زمانی که بیاد توی سایت و هیچ نظری نبینه یا یکی دوتا نظر ببینه خیلی حس مثبتی از این ماجرا نمیگیره و نمیتونیم تایید اجتماعی رو براش داشته باشیم.

ایجاد کمیابی و محدودیت

مورد بعدی بحث ایجاد کمیابی و محدودیت ما در بازی ها هم خیلی رو میبینیم که خیلی از بازی های که تایمری دارند که در یک زمانی شما باید یک فرآیندی را طی بکنید و اون کاری که بازی ازتون خواسته انجام بدید و این درگیر شدن با زمان خودش یک جذابیتی داره و ما میتونیم همین رو در کسب و کارمون هم ایجاد کند .

مثلاً میگیم آقا تخفیف تا دو روز دیگه تا ۲۴ ساعت این تخفیف برای شما لحاظ میشه یا اینکه مثلا میگم از این محصول دوتا دیگه باقی مونده یه دونه دیگه باقی مونده و این باعث میشه که طرف حس بکنه اگر این رو نخره یه نفر دیگه میاد میخره و تموم میشه و حالا دفعه بعدی که این محصول موجود بشه و اینها زمان میبره و این حس کم بودن کالا یا محدود بودن زمان میتونه کاربر را تحریک کنه که بیشتر از ما خرید بکنه و تعامل بهتری با ما داشته باشه.

ایجاد کنجکاوی

محرک بعدی ایجاد کنجکاویه همه ما درگیر این ماجرا بودیم که مثلا یه عکسی رو میبینیم یک عکسی که یک قسمتی از یک تصویر بزرگ هست و علاقه‌مند میشیم و کنجکاو میشیم بدونیم اصل ماجرا چیه تصویر بزرگ چی بوده یا مثلاً یک فیلم رو اگر شروع می کنیم به دیدنش ممکنه صرفاً به خاطر اینکه بدونیم آخر فیلم و آخر این ماجرا به کجا کشید فیلمو تا پایانش نگاه کنیم یا کتاب رو تا آخرش بخونیم اینجا هم میتونیم همین مسئله را استفاده بکنیم و با دادن اطلاعات به کاربر به مقدار کم دعوتش بکنیم برای کسب اطلاعات کامل تر رو در تعامل بیشتر با ما به دست بیاره.

مثلاً اگر دوره آموزشی داریم میتونیم یک جلسه دو جلسه رایگان در اختیار کاربر بگذاریم و بگیم برای دیدن دوره کامل مثلاً دوره را خریداری کنید یا مثلاً عضو سایت ما بشید تا این دوره رو کامل به صورت رایگان دریافت بکنید که حالا اینجا هدف این هست که کاربر بیاد و در سایت ما عضو بشه. به هر حال این ایجاد کنجکاوی و ایجاد حس اینکه باید یک اطلاعاتی را به دست بیاره یا یک اطلاعاتی را نداره و ممکنه این نداشتن اطلاعات به ضررش تموم بشه از مواردیه که میتونیم به عنوان محرک در گیمیفیکیشن و بخصوص گیمیفیکیشن های اطلاعاتی ازش استفاده بکنیم.

جلوگیری از ضرر

محرک آخر بحث جلوگیری از ضرر هست ما میتونیم در بسیاری از موارد کاربر رو یا مشتریمون رو با در واقع این موضوع که یه ضرری داره تهدیدش میکنه یا یک خطری داره تهدیدش میکنه تحریکش بکینم بیاد از سرویس ما یا از محصول ما استفاده بکنه مواردی که شرکت های بیمه روش مانور میکنن جزو این دسته هستن .

حتی اگر موردی مثل بیمه و اینها نداریم که کاربر رو از یک ضرر و خطری هشدار بدیم میتونیم بیاییم یک تخفیفی براش تعریف بکنیم و بگیم این تخفیف رو اگر مثلا سیصد هزار تومن خرید بکنی ما چهل درصد بهت تخفیف میدیم و طرف فکر میکنه اگر دویست هزارتومن خرید بکنه اون چهل درصد رو از دست میده و ضرر کرده برای همین سعی میکنه حتما خریدش رو به سیصد هزار تومن برسونه.

بخصوص در مواردی مثل بیمه و اینها موضوع جلوگیری از ضرر خیلی میتونه کمک بکنه به ما در نوشتن تیتر مطالبمون میتونیم از این موضوع استفاده بکنیم با عنوانهای مثل اینکه ندونستن این موضوع یا اطلاعات میتونه باعث ضرر شما بشه یا مثلا باعث بشه 5 سال از رقبا عقب بیوفتید یا مواردی از این دست تحت عنوان محرک هشتم و جلوگیری از ضرر قابل استفاده هستش.

۶ نکته گیمیفیکیشن

۱) زیاده روی نکنید

اگر در دادن امتیاز و پاداش زیاده روی کنیـد يـا در ازای کار کوچکی پاداش بدهیـد امتیاز و پاداش مربوطـه بـی در نظـر کـاربـر بـی ارزش میشه و نتیجه ای که انتظار داریم بدست نمیاد.
البتـه خیلـی هـم نـبـایـد سخت گیری کنیم و جـوری باشـه کـه کاربرهـا بتونـن پاداش هـا رو بدست بیارن ولـی بـا كمـی زحمـت کـه پاداش به دست اومده برایشون شیرین باشه !

۲) با برنامه پیش برید

کسب و کارتون رو خـوب بشناسید و کالبـد شـکافی کنیـد، بـازار و رقبا رو هم بشناسید و بعد اقدام به بازیوار سازی کنید. در نظر داشته باشید کاربرهـا انسانهای باهوشـی هسـتند بنابرایـن لازمه در بازی که می سازید این موضوع رو در نظر داشته باشید.
یک راه درست اینـه کـه بـه مشـتریان وفادارتـون دقت کنیـد و ببینید چه چیزی اونها رو بـه شـمـا وفـادار کرده و بـابـت چـه چیـزی شـما رو دنبال می کنن. روی همون ماجرا مانور بدید!

۳) محور اصلی کسب و کار شماست

طراحـی یـک بـازی جـذاب و اعتیاد آور کار سختیه و از اون سخت تـر اینه که بازیی بسازید که کسب و کارتون محور اصلیش باشه !
هیـچ بعید نیسـت کـه بـا هـدف افزایش جذابیت از هـدف اصلـى کسب وکار خود برای توسل به گیمیفیکیشن، غافل بمونید! در ایـن حـالـت بـه هـدف مـورد نظرتـون دسـت پیدا نمی کنیـد کـه هیـچ، بلکـه بـا یـک بـازی بی ربط چـهـره خـوبـی هـم از کسب وکارتون به نمایش نمی گذارید.
بنابراین در فرآینـد گیمیفیکیشـن ضـمـن تـوجـه بـه نیازهـای مکانیـزم های بازی، از اهداف اصلی کسب وکار خود غفلت نکنید.

۴) بدون ایجاد پیچیدگی، خلاقیت بخرج بدید

قطعا خلاقيـت بـاعـث جـذاب شـدن ماجـرا میشـه امـا در عيـن حـال میتونـه بـاعـث ایجـاد پیچیدگـی هـم بـشـه و پیچیدگـی زیـاد بـاعـث وقت گیر شدن بازی میشه!
حواستون باشـه کاربرهـا معمـولا زيـاد وقـت بــرای بـازی شـما نمیگذارن بنابراین مواظب باشـد پیچیدگـی زیـاد بـاعـث نشـه کاربرهـا از بازی شما فرار کنن!

۵) پاداش درونی یا بیرونی

بطـور كـلـی دو نـوع پاداش داریــم : پاداش بیرونـي مثـل کـوپـن تخفیف و پاداش درونی مثل احساس رضایت . با توجـه بـه کسب و کارتـون میتونید استراتژی مناسب رو انتخـاب کنید که پاداش بیرونی بدید یا پاداش درونی !
پاداش درونی ماندگارتـر هـسـت و بیشتر در ذهـن مخاطـب بـاقـي میمونـه و در نهایـت پاداش درونـی هـسـت کـه بـاعـث وفـاداری مشتری میشه !
(البته پاداش بیرونی مناسب میتونه به پاداش درونی منجر بشه !)

۶) گیمیفیکیشن را محدود نکنید

گیمیفیکیشـن از جهـات مختلفـی میتونـه بـه رشـد كـسـب وكار شـما کمک کنه. منظورم اینه گیمیفیکیشـن فقـط مخصوص مشتری ها و فروش بیشتر نیست!
مثلا میتونیـد بـرای آمـوزش یا تقویت کار گروهـی کارمنداتـون از گیمیفیکیشن استفاده کنید.
بنابرایـن بـا ذهـن بـاز سـراغ برنامه ریـــزی بـرای اسـتفاده از گیمیفیکیشـن در ابعـاد مختلـف كـسـب وكار بريـد و گیمیفیکیشـن رو محدود نکنید!


به این مطلب چند ستاره میدهید؟

0 / 5

رتبه صفحه شما:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *